خب یوکی گذاشت منم گفتم بزارم.

 همونطور که یوکی گفت یه دوست مشترک داریم که آرمیه و خیییلی جیمین لاور بود. به طرز فجیعی. البته الان ot7 هست ، ولی اون موقع واقعا از حد خارج شده بود.

بگذریم ، این دوستمون هر دفعه ما رو میدید هزار و یه جور از جیمین تعریف میکرد. وای چقدر خوشگله ، وای چقدر کیوته، وای الهی فداش بشم.......

من و یوکی هم از اونجایی که کلا آهنگ گوش نمیدادیم چه برسه به کی پاپ و مخصوصا بی تی اس ، همش اذیتش میکردیم که این لوس بازیا چیه😐

هیچی دیگه برای همین از همه شون متنفر شدیم. یه مدت که گذشت به لطف یوکی شی بلینک شدیم. در واقع از وقتی که دوستمون پشت سر هم از جیمین سخنرانی مینمود ، یوکی جان کنجکاویش گل کرد رفت به تحقیق پرداخت. این شد که کلا مسیرمون به سمت بلینک شدن رفت.

البته توی همین بازه زمانی ، اون دوستمون یه چند باری اقدام کرد که ما رو آرمی کنه ولی ما سرسختانه مقاومت کردیم. 

مثلا یه دفعه ام وی dope (اولین ام وی بود که از بی تی اس میدیدم) رو برامون گذاشت. منم همینجوری نگاه میکردم تا اینکه پارت جین رسید.

 

 هیجان وصف ناپذیر: یوکی شی قبلا در مورد هیجان وصف ناپذیر گفت ولی من کامل براتون توضیح میدم. ما قبل کی پاپر شدن پاتر هد بودیم. بعد اون موقع یه ویدیویی بود  موضوعش قبل و بعد بازیگر های سریال هری پاتر بود رو نگاه میکردیم. وقتی به دنیل رادکلیف میرسید(بازیگر شخصیت هری پاتر) یه حس مشترکی بین من و ادمین یوکی بوجود اومد که اسمش رو گذاشتم هیجان وصف ناپذیر. مثل این میمونه که ته دلتون قلقلک داده بشه. 

 

حالا برمیگردیم به موضوع اصلی ، من وقتی جین رو دیدم ، دقیقا همین احساس رو داشتم. توی دلم گفتم 《وای چقدر خوشگله》.منی که کلا از پاپ و بوی بند و خصوصا بی تی اس بدم میومد. البته خیلی پی گیرش نشدم.

 حالا میرسیم به داستان اصلی. من خیلی اینستا میگشتم ، برای همین کلی ویدیو ب پ میدیدم. مثل مومنت های کوچیک کوچیک از کنسرت ، لایو یا هر چیز دیگه.

هر موقع چیز باحالی پیدا میکردم ، برای یوکی میفرستادم. بعد یه کم که گذشت ، مومنت های بی تی اس هم فرستادم. بعد یه مدت ، توی چت هامون ، کم کم بی تی اس پیداش شد. اولش فقط یه موضوع کوچولو واسه خنده بود. بعد دیگه کم کم فهمیدیم هر دو تامون دژ مقاومتون شکسته. 

این شد که الان دو تا آرمی کم سن و سال هستیم.

ولی این رو بگم که واقعا اگه اون دوستم انقدر جیمین جیمین نمیکرد اینجوری نمیشد. شاید حداقل یه آرمی یه ساله میشدیم.

البته اونم تقصیری نداشت. اولین بارمون بود که میخواستیم  طرفدار یه گروه بشیم. مخصوصا گروه پسر.

 

به هر حال خواستم بگم هیچ وقت زود قضاوت نکنید. ما هم داشتیم زود قضاوت میکردیم ، ولی خودم به شخصه پشیمونم که چرا زودتر نتونستم آرمی بشم.

 

 

خوشحال میشم داستان های شما رو بشنوم💜