خاب گایز

گفتم منم پس از سالها یه پست بزارم😐💫

 

میخوام براتون یه خاطره از دوران پاکیمون بگم😐☝

حدود یه سال پیش ما...یعنی من و میونگ...کلا از دنیا بی خبر بودیم😐

گرچه هردوتامون یه پس زمینه هایی داشتیما😐✋

 

اون موقع فقط بلینک بودیم

و وقتی ترجمه آهنگای ب پ رو میخوندیم قشنگ پرامون پر پر میشد😐

سر اون پارت جنی تو سی یو لیتر که میگه عایم عه باس بچ...وقتی ترجمه ش رو خوندیم...اصلا نفهمیدیم چی شد😐

از شانس ما همون موقع یکی از فامیلامون که دو سال ازم بزرگ تره رو بعد از مدتها دیدیم

هیچی دیگه اون نشست برامون ترجمه کرد😐

بیچاره خیلی تعجب کرده بود

میگفت بنظرتون این چیزا بدن؟

خب الان که فک میکنم واقعا هم چیزای بدی نبودن😐💔

 

 

بزارین یه اعترافی بکنم...

شاید باور نکنین...

من وقتی حدودا پنج_شیش سالم بود..تو کامپیوترمون یه فیلمی یافتم...حتی الانم جرعت ندارم نگاش کنم😐

ببینین همونطور که انتظار میره یک عدد مونث و یک عدد مذکر در کادر تشریف داشته بیدن...

و یک عدد لباس...نه خب هیچ لباسی نبود😐

گرچه مرده از اونجایی که به جلو دراز کشیده بود...هیچیش معلوم نبود😐💔

و زنه...

ببینین...

گربه ها با خودشون چیکار میکنن؟...

اگه از اینکه گاهی اوقات گاز میگیرن بگذریم...خودشونو میلیسن...😐

آره...خب دیگه بقیشو خودتون بفهمین😐

 

 

 

خب بگذریم😐

خوبین خوشین سلامتین؟😐💫